۱۴ اشتباه رایج در معاشرت که روح‌مان از آن‌ها بی‌خبر است


Communication


چند نفر از شما که تحصیلات عالیه دارید، کلاس ” معاشرت کردن با مردم ” را در مدرسه گذرانده‌اید؟ منظورم دانشگاه نیست‌ها، مدرسه را می‌گویم. بگذارید منظورم را شفاف‌تر بیان کنم: آیا هیچ کلاس درسی بود که به‌صورت علمی به شما بیاموزد موقع بحث کردن با مردم چطور حرف بزنید؟ آیا معلمی داشتید که کتاب درسی را باز کند و بگوید صفحه‌ی 69 را باز کنید، درس امروز “نحوه‌ی درست صحبت کردن با یک غریبه” است؟


حتماً یاد که ندادند هیچ، خودشان هم نیاز به کسی داشتند که این چیزها را یادشان بدهد؟ در واقع، چنین مبحثی جزو برنامه درسی هیچ مدرسه‌ای نیست. البته اگر اشتباه نکنم زمان ما واحدی بود به نام تعلیمات اجتماعی که نصفش در مورد “کانون گرم خانواده” بود و نصف دیگرش هم در مورد هنجارهای اجتماعی و این‌که دولت و مجلس قرار است چه کارهایی بکنند.

اما رشته‌ی تحصیلی‌ای وجود دارد به نام روابط اجتماعی که در اصل ملغمه‌ای است از جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و یک‌سری مهارت‌های فنی. اکنون یک‌سری آدم از این رشته فارغ التحصیل شده‌اند و برای‌شان خنده‌دار است که در مدارس پایه، چیزی به عنوان آداب معاشرت یاد بچه‌ها نمی‌دهند. نتیجه‌اش هم همین می‌شود که این بچه از همان سنین شروع می‌کند آبروی پدر و مادرش را می‌برد، بزرگتر که شد سر یک جای پارک ماشین با مردم درگیری کلامی و فیزیکی پیدا می‌کند، نمی‌تواند 2 کلمه حرف حساب همسرش را تحمل کند و فوق لیسانسش را که گرفت و نماینده مجلس شد جلوی دوربین دست نماینده‌ی دیگر را گاز می‌گیرد و آبروی بقیه را هم می‌برد… تا زمانی که بوی الرحمن این فرد بلند نشود، این داستان‌ها ادامه دارد.


فعلاً که تلاش‌های فارغ التحصیلان بیکار روابط اجتماعی به جایی نرسیده است و چنین واحدی به واحدهای درسی مدارس اضافه نشده است. اما روابط اجتماعی مهارتی است که بسیار بسیار به درد بخور است. اگر بلد نباشید که چه‌طور با مردم صحبت کنید یک عمر عذاب می‌کشید، رابطه‌تان با افراد زود به زود تیره و تار می‌شود و اگر تصویر بزرگتر را نگاه کنید، خواهید دید که در بُعد جهانی چیزی به نام صُلح نداریم. (اگر قرار باشد برای حل این مشکل یک سوزن به خودمان بزنیم باید بگوییم کسی که هر روز صبح در صف مدرسه با شعار مرگ بر این و آن به سر کلاس می‌رفت، چه توقعی است که آدم صلح طلبی بار آمده باشد؟).

مطمئناً افراد کمی که از هنر خوش مشربی بهره‌مندند جای خاصی در بین اجتماع دور و برشان دارند و همه با احترام از ایشان یاد می‌کنند. اما اگر از زمان مدرسه رفتن‌تان گذشته و فکر می‌کنید که دیگر در سراشیبی خرفتی افتاده‌اید، خدمت‌تان عارضم که دور از جان… مدیر سایت‌مان زیر کامیون 18 چرخ برود اگر خدای نکرده چنین روزی برسد. اصلا و ابدا ناامید نباشید زیرا هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست. در این‌جا 15 اشتباه معاشرتی محتمل را برای‌تان لیست کرده‌ایم که ممکن است از آن‌ها اطلاع نداشته باشید. بخوانید و از وقوع آن‌ها جلوگیری کنید تا به فرد خوش مشربی تبدیل شوید.

۱ – عدم استفاده از ضمیر ” ما “

We

 

شما به هیچ وجه آدم خودخواهی نیستید و نیت‌تان از حرف زدن این نیست که داشته‌های خود را بر سر دیگران چماق کنید اما بدون این‌که خودتان خبر داشته باشید، با استفاده‌ی زیاد از ضمیر اول شخص مفرد، یعنی ” من “، این شائبه را ایجاد می‌کنید که خودتان را خیلی قبول دارید.

در علم روابط اجتماعی می‌آموزیم که روابط انسانی میدان جنگ نیست.  مگر قصد دارید با مردم دوئل کنید که انقدر من و من می‌کنید؟ هر چقدر هم که شعاری به نظر می‌رسد، اما به بزرگی خودتان این جمله را کاربردی تفسیر کنید: ” از ضمیر ما استفاده کنید.” افراد را هم تیمی‌های‌تان تصور کنید، نه رقبای‌تان. به جای این‌که به عناوین شخصی فکر کنید به کار گروهی فکر کنید.

۲- عدم برقراری ارتباط چشمی

حضرتعباسی اگر شما با کسی صحبت کنید و او دائم نگاهش به گوشی تلفن یا صفحه مانیتور کامپیوترش باشد، چه احساسی به شما دست می‌دهد؟ مسلماً ناراحت می‌شوید و احساس می‌کنید که با کم محلی‌اش به شما بی‌احترامی می‌کند. اما به احتمال زیاد منظوری ندارد و صرفاً حواسش نیست. برای خود شما هم صد دفه پیش آمده است که وسط صحبت‌های کسی ناخودآگاه چشم‌تان را به جای دیگری دوخته‌اید اما سعی می‌کنید حرف‌های طرف مقابل را هم گوش کنید. برای جلوگیری از این دلخوری بهتر است به همان اندازه که افراد دیگر برای‌مان احترام قائلند، ما نیز برای آن‌ها احترام قائل باشیم و هنگام صحبت کردن (با رعایت مسائل شرعی) به چشمان طرف نگاه کنیم تا فکر نکند که دارد با دیوار صحبت می‌کند.



۳- وسط حرف پریدن

Interrupt


سر این یکی که خود من چندین دفعه در زمان کودکی، پس کله‌ نوش جان کردم. اما آیا الان، چون مردم روی‌شان نمی‌شود پس کله‌ای بزنند، معنی‌اش این است که می‌توانم وسط حرف‌شان بپرم ؟ این کار اصلا وجهه خوبی از آدم نمی‌سازد اما معمولا، زن‌ها از روی هیجان و یا به این دلیل که ممکن است حرف‌ از یادشان برود وسط حرف می‌پرند و مردها هم به عنوان وسیله‌ای برای به کرسی نشاندن حرف‌شان از این تاکتیک زشت استفاده می‌کنند. در هر دو صورت، کسی که این‌کار را بکند انگار دارد به طرف صحبتش می‌گوید ” من مهم‌تر از تو هستم. ”



۴- استفاده از زبان بدن نامناسب

Bodylanguage

۹۰ درصد محتوای یک پیام کلامی، از طریق زبان بدن القاء می‌شود که میزان قابل توجهی محسوب می‌شود. برقراری ارتباط چشمی یکی از شاخه‌های زبان بدن است که چون اهمیت بالایی دارد آن‌را به‌صورت جداگانه ذکر کردیم اما بقیه اعضای بدن هم در راه برقراری مکالمه نقش دارند. آیا موقعی که حرف می‌زنید حواس‌تان به حالت ایستادن‌تان هست؟ آیا به سمت طرف خم می‌شوید یا جوری دست‌تان را در جیب‌تان کرده‌اید و آدامس می‌جوید که تابلو است اصلا محل سگ هم به حرف‌های طرف نمی‌گذارید. آیا وسط حرف‌هایش سر تکان می‌دهید یا نه؟ دست‌ به سینه ایستاده‌اید یا انگشت‌تان را تا بند سوم در دماغ‌تان فرو کرده‌اید؟ تمام این‌ها جزء زبان بدن شما محسوب می‎شوند و اگر حتی زبان از هم باز نکنید هم بخش عمده‌ای از منظورتان را از طریق بدن‌تان عنوان کرده‌اید.

حالا اگر این زبان بدن برای شما (به‌عنوان یک انسان عادی) چیزی تجملاتی است، برای سیاستمداران حیاتی است. اصولاً سیاسیون هر کشوری باید در حرکات بدن‌شان هم سیاست را رعایت کنند تا دست‌شان به‌راحتی رو نشود. مثلاً اگر دو مقام سیاسی در جلسه مذاکره‌ای باشند و در حین مذاکرات، انگشتان دست‌های‌شان را در هم گره کرده‌ باشند، روزنامه‌نگاران حق دارند شایعه در بیاورند که نتایج مذاکرات به خوبی پیش نمی‌رود.

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

۵- عدم تأیید گرفتن از طرف مقابل

thumbs-up


بنده خدا ۱۰ دقیقه با عشق و علاقه درباره تأثیرات آندری تارکوفسکی بر سینما صحبت می‌کند و شما در جواب می‌گویید: آره… چُس فیل خوردن تو سینما خیلی حال می‌ده! … وات؟ من اگر جای طرف باشم خودم را از روی پُل وِرِسک پرت می‌کنم پایین. درباره ده‌نمکی و حاتمی‌کیا که صحبت نمی‌کند. طرف یک سینماگر مؤلف است که اگر محتویات بینی‌اش را فین می‌کرد روی زمین، فردایش دست و پا در آورده بود و کارگردان می‌شد…. خب این چه کاری است که شما می‌کنید؟ اگر حواس‌تان پرت شده، شنوایی‌تان ایراد پیدا کرده و یا دچار هر گونه کژفهمی دیگری شده‌اید به جای این‌که چنین جوابی به طرف بدهید همان موقعی که این مشکل برای‌تان پیش می‌آید از او سؤال کنید. مثلاً اگر هر را از بر تشخیص نمی‌دهید می‌توانید قسمتی از حرفش را تکرار کنید و بگویید : منظورت این بود که خارتوفسکی خیلی کارگردان شاخی است؟ یا این‌که اگر تا حدودی سررشته دارید می‌توانید بپرسید: یعنی به نظرت از سینماگران زمان خودش تأثیر نپذیرفته بود؟ خیلی راحت با یک سؤال هم به درستی منظور طرف را متوجه می‌شوید و هم این‌که به او می‌فهمانید که بحثش انقدر جذاب بوده که اکنون دارم آن‌را تحلیل می‌کنم.


۶- زود نتیجه گیری کردن


iamreadingyourmind


حتماً وقت‌ شما طلای 24 عیار است و وقت مردم پشمک حاجی عبدالله! خب چند ثانیه صبر کنید تا طرف حرفش را بزند بعد در موردش صحبت کنید. چه اصراری دارید که هنوز حرف یارو تمام نشده پیش خودتان بگویید : “.. خیلی خب دیگه بقیه اش رو می‌تونم حدس بزنم. یا می‌دانم می‌خوای چی بگی..” نکند شرلوک هلمزی، چیزی در این مایه‌ها هستید؟ اصلاً شاید هم حق با شماست و می‌دانید که ادامه صحبت طرف چیست، اما قشنگ نیست که بخواهید حرفش را قطع کنید و خودتان بقیه‌اش را بگویید. خود شما هم خوش‌تان نمی‌آید موقع حرف زدن‌، مخاطب‌تان در حال حدس زدن جملات شما باشد، پس خودتان هم این کار را نکنید.


۷ – احساساتی شدن


emotions

در خانه‌تان بر سر استفاده از اینترنت بحثی برپا شده است. وسط بحث، از شدت عصبانیت، چنان هواری می‌کشید که سقف خانه‌تان ترک برداشته و همسایه‌تان‌ دیوار به دیوارتان برای 5 دقیقه قدرت جنسی‌اش را از دست می‌دهد. خیلی خب، پرچم سفید بالا. ما آدم هستیم و جوش می‌آوریم و از نظر فلسفی آدمیزاد را برای عصبانی شدن و خطا کردن ساخته‌اند و از این حرف‌ها… اما کیفیت آدم بودن به این است که در چنین مواقعی چه رفتاری از خودمان نشان بدهیم. اگر می‌خواهید از شما به‌عنوان یک آدم خوش مشرب یاد شود، هیچ گاه احساسات‌تان را پُشت فرمان رفتارتان ننشانید. حالا خوب است که بعد از داد و قال کردن، اولین کسی که پشیمان می‌شود خودتان هستید. خب چند ثانیه آرامش خود را حفظ کنید تا بعداً نگویید ” آخه این چه کاری بود که کردم؟” هر وقت احساسات فروکش کرد و سر و کله منطق پیدا شد، بنشینید و با همان “ضمیر ما” که خدمت‌تان عرض کردیم، به دنبال ارائه یک راه حل باشید. یادتان باشد که طرف مقابل رقیب‌تان نیست، دوست‌تان است.


۸- عدم کنجکاوی


curious

اگر در هنگام بحث و گفتگو با فرد مقابل از او بپرسید ” خب، درباره فلان چیز بیشتر بگو.. ” یا ” جدی می‌گی؟ تو چی‌کار کردی؟” این کار خیال طرف را راحت می‌کند که نه تنها گوش‌تان به حرف‌های او هست بلکه شنیدن شما حالت تعاملی دارد. توضیح خواستن از فرد باعث می‌شود که با انرژی بیشتری صحبت کند.


۹- خود پسندی

Selfish

 

اگر هیچ‌گاه از مردم نمی‌پرسید که در زندگی‌شان چه می‌گذرد و فقط می‌خواهید زندگی خودتان را برای بقیه تعریف کنید، معلوم است که آدم خودشیفته‌ای هستید. آدمی را می‌شناسم که به جز ” سلام، خوبی؟ چطوری؟ ” بقیه حرف‌هایش کلا اتوبیوگرافی است. البته نه این‌که من خیلی به دل بگیرم، اما اگر هر از چند گاهی اجازه بدهد من هم چیزی از خودم تعریف کنم بدک نیست. شما هم از این جور دوست‌ها دارید؟

۱۰ – تلاش برای پیروز شدن

header_03


بله، بله، دوباره دارم تکرار می‌کنم که روابط اجتماعی محل جنگ نیست. هیچ کسی نیست که همیشه حق با او باشد. بنابراین همه اشتباه می‌کنند و پذیرفتن اشتباه هم به معنی شکست نیست، نشانه بلوغ فکری است. حالا اگر شما 80 سال‌تان باشد و اشتباه خود را نپذیرید یعنی هنوز به بلوغ نرسیدید. هیچ کاپی به فرد برنده نمی‌دهند. حالا هی بیهوده تلاش کنید. صداقت گوهر گران‌بهایی است که در افراد خوش مشرب یافت می‌شود.


۱۱- حمله کردن به شخصیت افراد


JumpIntoConclusion


البته در این‌باره بحث‌های بسیاری صورت گرفته است. منشور حقوق بشر سازمان ملل، در بحث آزادی بیان، این حق را برای تمام انسان‌ها قائل است که با عقیده‌ی دیگران مخالف باشند و بتوانند آزادانه با یکدیگر بحث کنند. اما هیچ آدم عاقلی نیست که توهین به شخصیت افراد را موعظه کند. اگر در بحث و گفتگو، با عقاید کسی موافق نبودید، بهتر است در عوض عقیده خود را مطرح کنید و دلیل بیاورید که چرا عقاید او مسخره است، نه این‌که خود آن فرد را آماج حملات کلامی قرار بدهید. حضرت علی (ع) می‌فرماید “نگاه نکنید که چه کسی صحبت می‌کند، گوش کنید ببینید چه می‌گوید!” یک فرد خوش مشرب نمی‌خواهد با نامردی شخصیت دیگران را بکوبد تا در بحث کم نیاورد.


۱۲- گنگ حرف زدن


Communication2



چرا بجای استفاده از جملات واضح، شفاف و معلوم از جملات گنگ، غیرمستقیم و کنایه‌آمیز استفاده کنیم؟ مگر هدف از برقراری روابط انسانی این نیست که منظورمان را به طرف مقابل برسانیم. پس چرا کاری می‌کنیم که طرف مقابل‌مان گیج بشود؟ زن‌ها در این مورد، بیشتر از مردها از زبان غیرمستقیم استفاده می‌کنند. جوک‌های بی‌مزه‌اش را هم که لابد شنیده‌اید. اگر خانمی گفت نه یعنی آره. اگر گفت 2 آره یعنی نه.
اما آدم‌های خوش مشرب سعی می‌کنند طوری صحبت کنند که طرف مقابل کاملاً منظورشان را درک کند. گوینده هم باید تا حدودی مسئولیت تفسیر نادرست احتمالی شنونده را به گردن بگیرد. اگر می‌خواهید منظورتان به دقت به طرف منتقل شود، از هر گونه رمزی صحبت کردن خودداری کنید.


۱۳- ترس بی‌خودی داشتن


Scared


بعضی‌ها با حرف زدن‌شان دستی دستی قدرت را از خود سلب می‌کنند. اغلب هم این اتفاق برای خانوم‌ها می‌افتد که با رعایت بیش از حد ادب دچار این موضوع می‌شوند. شکل جمله‌ها هم این‌جوری است که ” ببخشید، خیلی عذر می‌خوام. باعث رنجش خاطرتون شدم، نه؟ ” خب اگر این جمله را بگویید که طرف هم می‌گوید ” بله مزاحمی. برو پی کارت!”. احترام بی‌خودی گذاشتن هم درست نیست. می‌گویند قدیم‌ها فردی با دیدن آژانِ باتوم به دست از دور تعظیم کنان به او نزدیک می‌شد و دائم قربان صدقه‌اش می‌رفت. آژان به او گفت: مگر من چه کار کردم که انقدر مرا تحویل می‌گیری؟ طرف گفت: شما همان باتومی که دستت است را بر فرق سر من فرود نمی‌آوری خودش بزرگترین احترام است. حالا درست که این فرد کنایه زده است اما اگر بی دلیل به افراد احترام بیش از حد بگذارید این حس بر آن‌ها مستولی می‌شود که نکند فلانی از من حساب می‌برد. همین فکر باعث می‌شود که از این به بعد با شما از موضع بالا به پایین صحبت کند. شما که این را نمی‌خواهید؟


۱۴- فقط از زاویه خودتان به موضوع بنگرید


Pointofview


مشخصاً هر کسی بنا به شخصیتی که از خود درست کرده است به نوع خاصی به قضایا می‌نگرد. اما فرد دیگری که زندگی متفاوتی داشته جور دیگری به این مسأله نگاه می‌کند. پس حق با کیست؟ با مدرن یا سنتی؟ آدم‌خوار یا گیاه‌خوار؟ دکتر یا مهندس؟ چیزی به نام “بی‌طرفی محض” در عالم واقعیت وجود ندارد. بالاخره هر کسی موضعی برای خودش دارد. خب حالا چه کار کنیم؟ زبان مردم را که نمی‌توانیم از حلقوم‌شان بیرون بکشیم. بگذاریم هر کسی نظر خودش را داشته باشد. قرآن که غلط نمی‌افتد! نه شما مجبورید که نظر افراد دیگر را بپذیرید و نه آن‌ها. همین استیو جابز را نگاه کنید. علی‌رغم این‌که خودش جزو پیشرفت‌دهنده‌های علم بود اما برای درمان سرطانش، به‌جای این‌که از امکانات پزشکی نوین استفاده کند، پیش دکتر علفی می‌رفت. فکر می‌کنید مشاور عاقل نداشت؟ مطمئناً خیلی‌ها به او پیشنهاد استفاده از خدمات پزشکی جدید را داده بودند و دلایل‌شان را مطرح کرده بودند اما وقتی می‌دیدند نظر جابز تغییر نمی‌کند به جای پا فشاری بر صحبت‌شان، به نظر او احترام گذاشتند. آخر نمی‌شود کسی را بر خلاف میلش به جایی برد.

همیشه اجازه بدهید افراد مختلف عقاید مختلف خودشان را بیان کنند زیرا این کار نه تنها آسیبی به شما نخواهد رساند بلکه با یک طرز تفکر جدید نیز آشنایتان می‎کند. اگر شما ورزشکار هستید و دوست‌تان سیگاری است چه اصراری دارید که هر دفعه این موضوع را پیش بکشید و او را بابت سیگار کشیدنش ملامت کنید. مطمئناً او نیز از مضرات سیگار آگاهی دارد و صلاح خود را می‌داند. احترام گذاشتن به تصمیم سایرین برای داشتن زندگی دلخواه‌شان خصیصه‌ای است که از یک فرد خوش مشرب بر می‌آید.


 king
لازم می‌دانم باز هم بگویم که این رفتارها نشان‌گر کیفیات درونی یک انسان نیست. در واقع، خیلی از آدم‌های بی‌شیله پیله هستند که فقط به خاطر نوع رفتارشان، شخصیتی گول زننده دارند. همه از دور فکر می‌کنند که این افراد پر از صفات منفی هستند اما دریغ از این‌که فقط ظاهرشان ترسناک است. حیف این آدم‌ها که می‌توانند با خوش‌برخوردی و خوش مشربی ظاهر و باطن را یکی کنند تا خوبی خودشان را به آدم‌های بیشتری نشان بدهند. در هر صورت درست این است که ما به تصمیم همه احترام بگذاریم و اجازه بدهیم که هر کسی زندگی خودش را بکند. ممنون از این‌که بامیلو را مطالعه می‌کنید

کانال تلگرام ما (عضو شوید)

منبع : بامیلو  (کپی برداری از این مطالب با ذکر منبع و استفاده غیر تجاری بلامانع است)



مطالب مرتبط را در این قسمت دنبال کنید


نظرات و پیشنهادات خود را با کلیک روی این قسمت به ما اعلام کنید